برای شناخت بهتر روند تحول
صنایع دستی و درک بهتر جایگاه آن در شرایط اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی امروز، بهترین راه مقایسه صنایع دستی با صنایع ماشینی جدید می باشد. این تفاوت ها عبارتند از:
۱-
صنایع دستی محصول نهادهای جمعی
صنایع دستی مثل قصه ها، اسطوره ها، فولکلورها و سایر دانش ها و مهارت های بومی حاصل تجربه جمعی یک قوم و ملت است. همه مردم و نهادهای اجتماعی در تولید صنایع دستی نقش اساسی دارند، از اینروست که خالق آنها ناشناخته مانده است. هر هنرمند متاثر از شرایط اجتماعی چیزی بدان می افزاید و این امر سبب پیوند صنایع دستی و روح قوم شکل دهنده هویت و شخصیت صنایع دستی است، درست برخلاف صنایع ماشینی که سازنده آن افراد معینی هستند و نام اکثر آنها در تاریخ علم و تکنولوژی ثبت شده است. به تعبیر دیگر صنایع دستی محصول تاریخ و فعالیت های تاریخی و محصول تجربه جمعی یک قوم یا ملت خاص است، اما صنایع جدید اگر چه با شرایط اجتماعی نسبت و روابط گوناگونی دارد اما از لحاظ منشا پیدایش و تولید متفاوت است، تا آنجا که ماشین جای انسان می نشیند.
۲-
صنایع دستی محصولی منحصر به فرد
در تقابل صنایع دستی با صنایع جدید نکته دیگری که قابل اشاره است حجم تولید صنایع دستی است که بویژه در گذشته بسیار کم و منحصر بفرد بوده است و همین منحصر بفرد بودن باعث می شود که کارکردهای غیر اقتصادی، یعنی کارکردهای فرهنگی و اجتماعی بیابد، در حالی که صنایع جدید بیشتر با هدف کسب سود و در مقیاس انبوه تولید می شود.
۳-
صنایع دستی و آمیختگی با ویژگی های بومی و محلی
اگر چه صنایع جدید از ویژگی های جامعه مولد تاثیر می گیرند، اما کمتر حامل نمادهای قومی و ملی است. بطور مثال خودروی تویوتای ژاپنی نشانی از فرهنگ و تمدن گذشته ژاپن را با خود ندارد، درحالی که بطور مثال در گلیم های بافت منطقهبلوچستان به دلیل کمبود آب و سرسبزی، افراد آرزوی خود را برای داشتن سرزمینی سبز با بافت رنگ های بسیار شاد در ا ین گلیم ها بیان کرده اند.
۴- صنایع دستی، صنعتی معنا پذیر و ایدئولوژیک
ویژگی دیگر، معنا پذیری صنایع دستی است. این صنایع به دلیل آنکه با ایدئولوژی و شرایط جغرافیایی و محیط یک جامعه رابطه نزدیک دارند به سهولت می توانند انبوهی از باورها و ارزش ها و ویژگی های فرهنگی محیط را با خود حمل کنند، به این ترتیب قابلیت تاویل پذیری و تفسیر پذیری را دارند. این بدان معنا نیست که صنایع جدید معنایی ندارند اما آنها نه نماینده باورهای یک قوم بلکه به گونه ای هستند تا مورد پسند همگان بوده و به بازارهای جهانی دست پیدا کنند (رضوان فر، ۱۳۸۴)
تاثیر انقلاب صنعتی بر صنایع دستی
تا قبل از انقلاب صنعتی و ورود به دنیای مدرن،
صنایع دستی در زندگی مردم نقشی برجسته داشت زیرا همه آنچه که مردم در زندگی خویش از آن استفاده می کردند، مانند وسایل پخت غذا، ابزارهای مورد استفاده در کشاورزی، پارچه هایی که در دوخت تن پوش مورد استفاده قرار می گرفت، زیور آلات، سلاح های جنگی و دیگر و سایل مورد نیاز بشر، همگی با دست و ابزارهای دستی ساخته می شدند.
با ظهور انقلاب صنعتی در سال ۱۸۰۰ میلادی، صنایع دستی به جای روند تکامل تقویت، رو به ضعف نهاد. انقلاب صنعتی دو تاثیر مهم بر تولید این آثار گذاشت:
جوامع برای تولیدات به استفاده از ماشین و ابزار آلات جدید پرداخته و آن را جایگزین تولیدات دستی کردند
مواد جدید و مصنوعی در تولیدات، جایگزین مواد اولیه بومی شد (اکبری، ۱۳۸۷)
این مسئله پیامدهای بسیاری را در پی داست که در زیر به شرح مهمترین آنها را پرداخت می شود:
تولیدات انبوه و مصنوعی ماشینی جنبه هنری و خلاق گونه صنایع دستی را تضعیف کرد و آن را متناسب با نیازهای زندگی مدرن متحول ساخت.
در گذشته صنعتگران نه به اندازه حکام، اما جز اقشار مرفه و ثروتمند یک جامعه بوده و از جایگاهی ارزشمند و منزلت اجتماعی والایی برخوردار بودند، اما پس از انقلاب صنعتی موقعیت اقتصادی و اجتماعی آنها روز به روز تضعیف شد و آنها را به سطوح بسیار پایین جامعه تنزل داد. هرچند با ورود به عصر پسا مدرن در این دهه های اخیر کمک کم به این قشر دوباره توجه شده و امید است دیگر بار جایگاه گذشته خویش را باز یابند.
آموزش صنایع دستی پیش از انقلاب صنعتی به شکل سینه به سینه و در بسیاری موارد بعنوان حرفه و پیشه خانوادگی افراد بود اما پس از آن و بویژه در عصر حاضر، آموزش آن در بسیاری از نقاط دنیا بصورت دانشگاهی درآمده و این سبب شده است تا صنایع دستی بیشتر جنبه هنرهای تجسمی را پیدا کند.
صنایع دستی در گذشته با زندگی مردم کاملا عجین بوده و در همه جنبه های زندگی نه بعنوان وسیله ای تزئینی بلکه بصورت شیئی و کاربردی حضور داشته است، اما در جوامع امروزی صنایع دستی بیشتر جنبه نمادین دارد
سازندگان
صنایع دستی در گذشته آن را وسیله ای برای امرار معاش می دیدند اما امروزه در اکثر موارد، بویژه در جوامع پیشرفته تنها بعنوان تفنن و سرگرمی پرداخته می شود.
با توجه به نگاه جدید که امروزه به صنایع دستی می شود، روند تکامل تکنولوژی در آن امری غیر طبیعی به نظر نمی رسد، چرا که عقب نماندن از عرصه جهانی و معرفی خود به سایر مردمان و کسب سود سرشاری که میتواند زندگی سازندگان آن را متحول کند به آن بستگی دارد. اگر در این زمان یکی از اهداف تولید صنایع دستی، کاربردی تر کردن آن در زندگی روزمره است، تکنولوژی می تواند از نظر اقتصادی موجب تولید بهینه ، صرفه جویی در وقت و هزینه و ایجاد تعادل میان بازار عرضه و تقاضا شود (یاوری و نور ماه، ۱۳۸۴)
منابع :
رضوان فر، مرتضی (۱۳۸۴)، صنایع دستی و مدرنیته، تحلیلی مردم شناختی از ابعاد نظری صنایع دستی، کتاب ماه هنر، شماره ۹۹ و ۱۰۰،صفحات ۷۴-۷۰
اکبری، عباس (۱۳۸۷)، سنت و تجدد در صنایع دستی، تندیس، شماره ۷۳، صفحه ۳
یاوری، حسین و فروهر نورماه (۱۳۸۴)، نگرشی بر تحولات صنایع دستی در جهان، نشر سوره مهر، تهران
تصویر مقاله : ایمان حامی خواه، خبرگزاری مهر
منبع:
کتاب صنایع دستی و گردشگری، نشر چهارباغ، ۱۳۹۱
نویسنده - گردآورنده:
شادی فروغی